روبر برسون، کارگردان مشهور فرانسوی، در یادداشتهای خود تلاش کرد دقیقاً آنچه را که یک فیلم خوب ساخته است – یا شاید دقیقتر، معنی خوب بودن یک فیلم را مشخص کند.
او نوشت: «هر چه موفقیت بیشتر باشد، به شکست نزدیکتر میشود».
چند دهه بعد، رابرت وارشو، نویسنده آمریکایی، رویکرد خود به نقد فیلم را بر خلاف تصور بسیاری که باید انجام شود، ارائه کرد. به جای تماشای یک فیلم به عنوان یک اثر هنری برای رمزگشایی و ارزیابی به عنوان بازتابی از جامعه، همه چیز در مورد “تجربه فوری” بود. فراموش کنید که چقدر شما را تحت تاثیر قرار داد. واقعا چقدر از تماشا کردن لذت بردید؟
او در مقدمه کتابش توضیح داد: «من فیلمهای بسیار بد زیادی دیدهام و میدانم چه زمانی یک فیلم بد است، اما به ندرت در سینما حوصلهام سر میرفت. تجربه فوری: فیلم، کمیک، تئاتر و دیگر جنبه های فرهنگ عامه.
و وقتی حوصله ام سر رفته است، معمولاً در یک فیلم «خوب» بوده است.»
این ممکن است یک مقدمه طولانی باشد، اما اگر چیزی به آن نیاز دارد، به همان اندازه طولانی است بیو می ترسد. از آنجا که در حالی که این اثری تأثیرگذار از یک مؤلف با حسن نیت، یک دستاورد غیرقابل انکار سینما با عمق و معنای آشکار است، و یک اثر هنری است که برخی از باهوش ترین افراد این صنعت را به باد داده است، من یک یادداشت محرمانه از خودم نوشتم. در حین تماشای آن
“آیا این فیلم است. تا به حال قرار است تمام شود؟“
تماشا | تریلر Beau Is Afraid:
تلاش برای ارزیابی بیو می ترسد، نوع جدید کمدی از مغز متفکر ترسناک پشت سر میدسومار و ارثی، یک تمرین در راه رفتن در آن خط است. زیرا بسیار دشوار است که هر چیزی به شجاعت اصلی و عجیب این فیلم را شکست و پشتیبان آن نامید، اما تجربه تماشای بیو فقط مسطح و سرگرم کننده نیست
فیلم بی وقفه تفسیری از تجربه انسانی را به نمایش میگذارد که نسبت به سال ۱۹۹۳ خشمگینتر، بدبینانهتر، کثیفتر و بیرحمانهتر است. افتادن – در حدود دو ساعت ولگردی و ولگردی کشتار به اندازه کافی سخت است که ممکن است خود الهام بخش یک قاتل باشد – در حالی که به نوعی انتظار می رود شما بخندید. داستان از شما میخواهد که با سفر احساسی رهبر خود آشنا شوید، در حالی که طرح پیرامون او هم به همان اندازه نابخشودنی و هم درشت است. ال توپو – اسید وسترن دهه 1970 که تا حدی توسط کارگردانش با لاف زدن در مورد تجاوز جنسی در یک شیرین کاری تبلیغاتی کاملاً نادرست به بازار عرضه شد.
اگر بخواهیم منصفانه باشیم، هر دوی این فیلمها تحسینهای قابلتوجهی را به دست آوردند بیو می ترسد داشتن هر نوع نیت بدی که مطابق با آن نمونه ها باشد، کاملاً نادرست است. اما علیرغم این واقعیت که کارگردان آری آستر احتمالاً دقیقاً به چیزی که در ساخت این فیلم پیچیده میخواست رسیده است، نتیجه نهایی فیلمی است که احساس میکند فعالانه از شما متنفر است – در حالی که مدت زمان طولانی سه ساعته آن راهی برای غلبه بر منزجرکنندهها پیدا میکند. تصاویری و هنوز هم شما را خسته می کند.
یک کابوس ادیپی
از نظر طرح، بیو می ترسد بیو واسرمن (خواکین فینیکس) را دنبال می کند، مرد-فرزندی که زیر سایه مادر بسیار موفقش مونا (پاتی لوپون) زندگی می کند. پس از از دست دادن پرواز برای ملاقات با او، او سفر یک قهرمان خشن، اشتباه (و در نهایت کاملاً ضعیف) به خانه او را آغاز می کند و در نهایت برای غلبه بر احساس بی کفایتی خود در زیر بال او.
در قلب خود، نگاهی دقیق به دنیای عجیب و غریب عقده های ادیپ است – مانند ویکتوریا ردل پسر عاشق، این بررسی میکند که چگونه یک غریزه مادرانه بیش از حد میتواند شخصیت «پسر-مادر» را به یک آشفتگی عصبی تبدیل کند، که به طور هدفمند ریشهدار شده تا کودک را وابسته و نزدیک نگه دارد. همچنین با موفقیت یکی دیگر از موضوعات را فاش می کند: “مرد خوب” که به جای این که به شکست خود دست پیدا کند، سلاح می گیرد و پشت بی کفایتی پنهان می شود تا از انتخاب کردن اجتناب کند یا مسئولیت هر چیزی را به عهده بگیرد.
اما فراتر از صداقت فرضی پیامهایی که Aster در حال انجام آن است، این چیز همچنان باید به عنوان سرگرمی برای مخاطب عمل کند. و خوب است، به این معنا که اگر بگوییم آستر نمی داند دارد چه می کند، احمقی است. این یک تحول آشکار از آنچه او در دو سفر قبلی خود شروع به توسعه کرد است. و دیدگاه هنری او مشهود است: یک سکانس گسترده در وسط، جایی که بو به یک تمثیل غیرمعمول درباره یک پیرمرد و یک سیل سفر می کند، به طرز شگفت آوری صریح و زیبا است.
اما در کل، بیو می ترسد همچنین یک فیلم خسته کننده و تهاجمی است که فعالانه سعی می کند شما را از آن بیزار کند. همانطور که آستر گفت هیچ تلنگر ژانری در گذشته او وجود ندارد میدسومار، بیو در عوض از “وحشت” وحشت وام می گیرد بدون اینکه واقعاً ترسانده شود، بنابراین نتیجه فقط احساس بیمارگونه چیزی ناپسند است که از ترک آن امتناع می کند.
به عنوان مثال زندگی ناامیدمحلهای زیبا که بو در آن زندگی میکند (مملو از جنایتکاران خشن که در خارج از خانه زندگی میکنند، او مجبور میشود به معنای واقعی کلمه از کنار مردی که چشمان مرد دیگری را بیرون میزند بگذرد) تقریباً تا حد کمدی بدبینانه است – در عوض، فقط افسردهکننده است. خانواده خالی عاطفی که او در سفرهایش پیدا می کند، دوباره یک لمپن به سبک جان واترز از خانواده هسته ای آمریکایی است، با امی رایان و ناتان لین که تمام تلاش خود را می کنند تا شما را ناراحت کنند، به عنوان نمونه ای از شخصیت ها که مطلقاً هیچ چیز برای تماشاگر نجات ندارد. چفت روی
مثل دعوای سگ خنده دار
به عنوان یک کمدی، جوک های خاردار آن به اندازه دعوای سگ ها خنده دار است، در حالی که به نوعی دو برابر بداخلاقی است. کمدی آن مستقیماً از آن دوران متمایز دهه 90 و اوایل دهه 2000 از کارتون هایی مانند رن و استیمپی، The Ripping Friends و شجاعت سگ ترسوزمانی که ایده کلی طنز به نظر می رسید به این نکته اشاره می کند که همه چیز زشت است، همه وحشتناک هستند و تصاویری ناراحت کننده … ناراحت کننده هستند.
این یک طنز اجتماعی است که در قالب یک کابوس کافکیایی و کالیدوسکوپی روایت می شود که باید ساعت ها قبل از آن به پایان می رسید. ارزش آن در این است که گروه خاصی از افراد بتوانند به رابطه ناکارآمد مادر و پسر اشاره کنند و بگویند “این خنده دار است زیرا حقیقت دارد!” پیامهای تلخ آن برای طرفداران خرابکاریهای وحشتناک MeatCanyon YouTube خندهدار خواهد بود. بیو هرگز آنقدر جلو نمی زند که با وحشت آن مطابقت کند.
این نوعی از فیلم است که خود را به عنوان یک چالش نشان می دهد: همه چیز در مورد آن به گونه ای طراحی شده است که شما را ناامید کند، تا شما را از لذت دور کند. اگر موفق شوید خود را مجبور کنید تا با آن سازگار شوید، اگر مخاطب در مقابل انگیزههای خود پیروز شد و مغزش را به مقبولیت کشاند، برنده میشود – اگر آن را دوست نداشتند، پس به اندازه کافی سخت کار نکردهاند. و به چیزی شبیه به ایان مک ایوان نگاه می کنیم خورشیدی، دوست نداشتن هنر پست است اغلب به عنوان یک مشکل “شما” تفسیر می شود.
تمام آنچه گفته شد، این توصیف ممکن است برای شما مفید باشد. فقدان کامل دلیل برای ریشهیابی هر یک از شخصیتهای آن، اخلاق نوپایی از اعتماد به نفس که عمداً و به طور غیرقابل توضیحی در انتها از بین رفت، و تقریباً 180 دقیقه سر خاراندن ممکن است برای شما به همان اندازه هیجانانگیز باشد که برای خیلیها هیجانانگیز است. منتقدان
اما به طور ذهنی، صادقانه، بیو کار نمی کند. زیرا هیچ ایرادی ندارد که نگاهی غمگین یا گیج کننده به تجربه انسانی بیاندازیم – تجربه بی امان افسرده کننده پرنده نقاشی شده، اسکیمارینک و این روز بسیار زیبایی است برخی از چیزهای مورد علاقه من در فیلم هستند. اما بین فیلم های غمگین و پست تفاوت وجود دارد و بیو می ترسد فقط بد است